فهرست مطالب

Researcher Bulletin of Medical Sciences
Volume:6 Issue: 5, 2001

  • تاریخ انتشار: 1380/09/11
  • تعداد عناوین: 16
|
  • میزان استرس در بیماران مبتلا به آسم مراجعه کننده به مرکز پزشکی لقمان حکیم، 78-1377
    ظهیرالدین علیرضا، آگین خسرو، ثقه الاسلام طاهره صفحه 1
    سابقه و هدف
    گزارشهایی مبنی بر وجود عوامل روانی و استرس زا در بیماران مبتلا به آسم که در برابر درمان مقاومت می کنند، مشاهده است. با توجه به عوارض شناخته شده آسم و با عنایت به این مطلب که در ایران هیچگونه بررسی در این زمینه صورت نگرفته است، مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان استرس و نقش آنها در بروز، شدت و درمان آسم مداوم، بر روی مراجعین به مرکز پزشکی لقمان حکیم در سالهای 78-1377 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش توصیفی روی 60 بیمار مبتلا به آسم، که با توجه به نتیجه برونکوسکوپی و اسپیرومتری و معاینه فوق تخصص ریه، تشخیص قطعی آسم مداوم داشته اند، و در برابر درمان دارویی مقاومت نشان می دادند، انجام گرفت. مسایل و مشکلات روانی و وجود شدت استرس در این بیماران بررسی گردید.
    یافته ها
    60 بیمار (شامل 30 زن و 30 مرد) با میانگین سنی 40.5±13.2 سال و مدت ابتلا 6.2±2.1 سال در این مطالعه وارد شدند. همه بیماران مبتلا به استرس بودند و 25 درصد آنها استرس «بسیار شدید» داشتند. تحقیق نشان داد با افزایش سن شدت استرس افزایش می یابد (r=0.51).
    نتیجه گیری و توصیه ها: عوامل زمینه ساز استرس، متفاوت گزارش شده و در مبتلایان به آسم مداوم، مساله استرس می تواند مطرح باشد. تحقیق تحلیلی برای تعیین نقش استرس با بروز آسم توصیه می شود.
    کلیدواژگان: آسم، استرس
  • بررسی عوارض استخوانی و مفصلی بروسلوزیس در بیمارستان بوعلی، 79-1374
    تقوی نیکبخت، رضوانی حمید صفحه 2
    سابقه و هدف
    درگیری استخوان و مفصل در بیماری بروسلوز یکی از عوارض شایع این بیماری بوده و شیوع آن را از 20 تا 85 درصد موارد گزارش شده است. این مطالعه با هدف تعیین عوارض استخوانی - مفصلی بروسلوز در بیماران بستری در بیمارستان بوعلی در طی سالهای 1379-1374 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش توصیفی روی همه بیمارانی که تشخیص بروسلوز بر اساس تابلوی بالینی و در حضور تیتر افزایش یافته آنتی بادی اختصاصی توسط سروآگلوتیناسیون استاندارد لوله ای (STA) صورت گرفته بود، انجام پذیرفت. برای بیمارانی که دردهای مفصلی یا استخوانی داشتند جهت تعیین عوارض استخوانی - مفصلی رادیوگرافی و اسکن از مفاصل و استخوانها انجام و در صورت تغییرات التهابی، اسکلروز یا تخریب حاشیه مفصلی تشخیص اسپوندیلیت یا ساکروایلییت و یا آرتریت داده شد.
    یافته ها
    از 109 بیمار مبتلا به بروسلوز، 92 بیمار (84.4%) دچار عوارض استخوانی- مفصلی بوده اند. اسپوندیلیت (78.3%)، ساکروایلییت (52.2%) و درگیری زانو (22.8%) شایع ترین عوارض استخوانی- مفصلی بوده و درگیری چند مفصل به طور همزمان نیز در 42.4% موارد دیده شد. بیشترین شیوع سنی بیماران بروسلوزی 24-19 سال و کمترین شیوع سنی 42-37 سال بود. در کل 42.2% بیماران کمتر از 25 سال سن داشتند. بیماران دچار اسپوندیلیت از بیماران دچار آرتریت محیطی یا ساکروایلئیت مسن تر بودند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: شایع ترین عارضه استخوانی - مفصلی در گروه مورد مطالعه ما اسپوندیلیت بوده که در بیماران مسن تر بیشتر دیده شد. این عارضه در بیماران بروسلوزی جدی می باشد و پیشنهاد می گردد که برای تشخیص عوارض استخوانی - مفصلی از رادیوگرافی و اسکن استخوان استفاده شود.
    کلیدواژگان: بروسلوز، عوارض استخوانی، مفصلی، اسپوندیلیت، ساکروایلییت
  • بررسی مقایسه اثرات مکمل ویتامین E، اسید چرب امگا 3 و اثر توام این دو بر چربی و فشار خون بیماران همودیالیزی
    سرافرازی ندا، اتابک شهناز، ولایی ناصر، کیمیاگر مسعود صفحه 3
    سابقه و هدف
    نظر به اهمیت کنترل هیپرلیپیدمی و هیپرتانسیون در پیشگیری از مرگ و میر بیماران همودیالیزی و با توجه به تناقضات موجود در تاثیر ویتامین E و امگا 3 بر شاخص های فوق و به منظور تعیین تاثیر مکمل ویتامین E، اسید چرب امگا 3 و اثر توام این دو بر میزان چربی و فشار خون بیماران همودیالیزی، این تحقیق در انستیتو تحقیقات تغذیه صنایع غذایی کشور در سالهای 78-1377 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر به روش کارآزمایی بالینی دو سوکور با مراجعه مستمر بر روی 36 بیمار همودیالیزی مبتلا به هیپرلیپیدمی (تری گلیسرید بیشتر از 200 mg/dl یا کلسترول بیش از 240 mg/dl) صورت پذیرفت. افراد بر اساس سن، جنس، نمایه توده بدن، کلسترل و تری گلیسرید سرم مشابه سازی شده و بطور تصادفی به چهار گروه دریافت کننده ویتامین E، اسید چرب امگا 3، ویتامین E + اسید چرب امگا 3 و شاهد تقسیم شدند. به مدت 10 هفته، گروه ویتامین E روزانه 300 میلی گرم ویتامین E، گروه امگا 3 روزانه 2 گرم ایکوساپنتانوئیک اسید، گروه ویتامین E + امگا 3 روزانه 300 میلی گرم ویتامین E و 2 گرم ایکوساپنتانوییک اسید و گروه شاهد دارونما دریافت نمودند. نمونه های خون ناشتا در شروع مطالعه، هفته پنجم و دهم جمع آوری گردید. کلسترول تام، تری گلیسرید، HDL وLDL به روش آنزیماتیک، ویتامین E سرم با HPLC و فشار خون بیماران یک ساعت بعد از شروع همودیالیز اندازه گیری شدند. شاخص های تن سنجی و الگوی مصرف مواد غذایی نیز در مقاطع مذکور بررسی گردید.
    یافته ها
    تغییر معنی داری در نمایه توده بدن و رژیم غذایی افراد، طی مطالعه مشاهده نشد. میزان ویتامین E سرم در گروه شاهد، ویتامین E، امگا 3 و همچنین گروه ویتامین E + اسید چرب امگا 3 در شروع بررسی به ترتیب 77.88±16.16، 80.15±30.86، 83.18±25.92 و 103.14±35.43 میکروگرم در میلی لیتر بود که در گروه ویتامین E و گروه ویتامین E + اسید چرب امگا 3 درهفته پنجم ودهم به طور معنی داری افزایش یافت. میزان LDL در گروه های فوق به ترتیب 84.6±25.3، 110.7±41.1، 117.6±46.6 و113.3±50.9 میلی گرم در دسی لیتر بود که پس از 10 هفته بررسی، کاهش مشاهده شده در گروه اسید چرب امگا 3 به لحاظ آماری معنی دار بود (P<0.05). با وجود تغییراتی در میزان سایر فراسنج های لیپیدمی و فشار خون در افراد مورد بررسی، این تغییرات از نظر آماری معنی دار نبودند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: از آنجا که دریافت مکمل اسید چرب امگا 3 سبب کاهش LDL می گردد، تجویز آن بر اساس نیاز فردی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: همودیالیز، ویتامین E، اسید چرب امگا 3، هیپرلیپیدمی، هیپرتانسیون
  • بررسی نتایج اکوکاردیوگرافی نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان امام حسین (ع)، 78-1377
    امیری مقدم زینب صفحه 6
    سابقه و هدف
    بیماری های مادرزادی قلب از شایع ترین آنومالی های دوران نوزادی است. با توجه به جمعیت جوان در حال افزایش و وجود مرکز مجهز با پرسنل ورزیده و دستگاه های دقیق جهت تشخیص زودرس بیماری و به منظور تعیین نتایج اکوکاردیوگرافی نوزادان تازه متولد شده، این تحقیق بر روی مراجعین به بیمارستان امام حسین (ع) طی سالهای (78-1377) انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی 800 نوزاد تازه متولد شده انتخاب و پس از معاینه جهت تشخیص بیماری های مادرزادی قلب تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند. نوزادان مبتلا به بیماری قلبی تعیین و میزان واقعی آن برآورد گردید. بیماران مبتلا به PDA (به دلیل بسته شدن آن در طی 3 روز اول تولد)، بیماران مبتلا به TR و یا کالسیفیکاسیون عضله قلب از مطالعه خارج شدند.
    یافته ها
    بیماری مادرزادی قلب در 74 (9.3%) نوزادان تازه متولد شده شامل 40 دختر و 34 پسر گزارش شد. شایعترین ضایعه قلبی مادرزادی small VSD بود که حدود یک سوم بیماران (34.3%) را شامل می شد. 1.25% موارد نیز بیماری های سیانوتیک قلبی داشتند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: بیماری های مادرزادی قلب در نوزادان تازه متولد شده از شیوع بالا و نگران کننده ای برخوردار هستند که در این راستا اکوکاردیوگرافی بهترین وسیله برای تشخیص این گونه بیماری ها در نوزادان مشکوک به حساب می آید.
    کلیدواژگان: اکوکاردیوگرافی، بیماریهای مادرزادی قلب، نوزادان
  • بررسی نحوه مراقبت از خود بیماران دیابتی نوع I مراجعه کننده به کلینیکهای دیابت استان سمنان، 78-1377
    حسینی میمنت، صادقی مقدم حمید، محفوظ پور سعاد، استکی ترانه، کمالی پرویز صفحه 7
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع و روند رو به افزایش دیابت و اهمیت نحوه مراقبت های از خود و عوارض شناخته شده عدم مراقبت از خود، این تحقیق روی بیماران دیابتی نوع I مراجعه کننده به کلینیکهای دیابت استان سمنان درسال 78-1377 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش توصیفی روی کلیه افراد تحت مراقبت که سن بیش از 14 سال داشته و هیچکدام به زخم ناشی از دیابت و یا بیماری مزمن دیگری که نیازمند پیروی از رژیم غذایی خاص باشد مبتلا نبوده و از لحاظ جسمی و روحی قادر به شرکت در پژوهش بودند، انجام گردید. خصوصیات فردی بیماران، مشخصات بیماری و دوره درمان و نحوه مراقبت از خود در زمینه نحوه تزریق انسولین، مراقبت از پا و الگوی مواد غذایی توسط یک فرم اطلاعاتی بررسی و با توجه به امتیازات آنها در سه گروه مطلوب (خوب)، متوسط و ضعیف طبقه بندی گردید. پایایی و روایی ابزار گردآوری داده به روش اعتبار محتوی و آزمون مجدد با استفاده از تجزیه و تحلیل موردی برای پرسشنامه و مشاهده همزمان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در مورد چک لیست نحوه مراقبت از خود تایید گردید.
    یافته ها
    تحقیق روی تعداد 36 بیمار واجد شرایط (41.7% مرد و 58.3% زن) با میانگین سنی 28.4±7.9 سال، که مدت 8.5±4.8 سال از ابتلا به بیماری آنها گذشته بود، انجام گردید. مراقبت مطلوب، 57.1 درصد در زمینه تزریق یک نوع انسولین، 53.3 درصد در زمینه تزریق دو نوع انسولین، 55.6 درصد در مورد مراقبت از پا و 47.2 در زمینه انرژی روزانه وجود داشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: به طور کلی نحوه مراقبت مطلوب در بیماران دیابتی مورد مطالعه به ویژه در زمینه الگوی مصرف موادغذایی در سطح پایینی می باشد، لذا با توجه به عوارض شناخته شده ناشی از مراقبت کم از خود دراین بیماران تحقیق تحلیلی برای شناخت علل و تحقیق تجربی به منظور بررسی بهترین مداخله برای ارتقای نحوه مراقبت از خود در بیماران دیابتی، توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع I، مراقبت از خود
  • سنتز آزمایشگاهی جم فیبروزیل
    شاه حسینی ثریا، هوشدارتهرانی محمدحسن، حاجی اشرفی آزیتا، سلیمانی زهره صفحه 8
    سابقه و هدف
    امروزه یکی از عوامل مرگ و میر بیماری های قلبی- عروقی است که مهم ترین علت آن تصلب شرایین می باشد. از جمله علل شایع در ایجاد تصلب شرایین کشیدن سیگار، استرس، چاقی و بالا بودن چربی خون است. رژیم غذایی و دارویی از روش های معمول برای کاهش چربی خون می باشد. یکی از مهمترین دسته های دارویی که برای کاهش چربی خون به کار می رود، کلوفیبرات و آنالوگهای آن می باشد.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش اکتشافی (Explorative) انجام گرفت. پس از خرید ایزوبوتیریک اسید، 1 و 3 دی برموپروپان، 2 و 5 دی متیل فنل از شرکت Fluka و ایزوبوتانل، دی اکسان، دی متیل سولفوکسید، دی ایزوپیل آمین و تتراهیدروفوران از شرکت Merch آزمایشات مورد نظر صورت پذیرفت.
    یافته ها
    جم فیبروزیل با نام شیمیایی 5- (2 و 5 دی متیل فنوکسی) 2 و 2 دی پنتانوییک اسید یک اتر بوده و در این مطالعه از روش ویلیامسون (Willianmon Synthesis) سنتز شد. بازده واکنش 70% وخلوص آن حدود 80% تعیین شد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: روش معرفی شده در این مقاله در مقایسه با سایر روش ها به علت کم بودن مراحل انجام کار، سهولت، مقرون به صرفه بودن از لحاظ مواد اولیه به کار گرفته شده، بازده بهتر (70%)، خلوص مناسب (80%) و توانایی پیاده شدن در مقیاس های بزرگ تر مناسب ترین روش جهت تهیه جم فیبروزیل می باشد.
    کلیدواژگان: جم فیبروزیل، سنتز
  • مقایسه اثر قطره گوشی سیپروفلوکساسین و جنتامایسین بر اوتیت چرکی مزمن گوش میانی
    خواجوی مهدی، گچکار لطیف، حشمت پور بهرام صفحه 10
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع نسبتا زیاد اوتیت مزمن چرکی گوش میانی، جایگاه درمان مدیکال در جلوگیری از پیشرفت بیماری و چگونگی استفاده از درمانهای متفاوت آنتی بیوتیکی موضعی و سیستمیک موضوع بحث های فراوان بوده است. لذا به منظور مقایسه اثر دو داروی جنتامایسین موضعی و سیپروفلوکساسین موضعی این تحقیق بر روی بیماران مبتلا به اوتیت چرکی گوش میانی مراجعه کننده به بیمارستان لقمان حکیم در سال 1379 انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق که به روش کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور انجام گرفت 50 بیمار بطور تصادفی به دو گروه تحت درمان با قطره سیپروفلوکساسین موضعی (0.3%) و قطره جنتامایسین موضعی (3 mg/ml) به مدت 10 روز قرار گرفتند. پاسخ به درمان بر اساس قطع اتوره و عوارض مربوطه با سوال از بیمار در روزهای پنجم و دهم درمان ثبت شده و کشت میکروبی هوازی قبل و بعد از درمان انجام شد.
    یافته ها
    10 بیمار به دلایل مختلف از تحقیق حذف شده و بقیه در دو گروه 20 نفری تقسیم شده اند. بیماران به لحاظ سن وجنس مشابه بوده و در هر دو گروه شایع ترین میکرواورگانیسم های کشت داده شده پسودوموناآئروژینوزا و استافیلوکوک اورئوس بودند. در گروه تحت درمان با قطره جنتامایسین 15 بیمار (75%) پاسخ به درمان داشتند در حالیکه درگروه تحت درمان با قطره سیپروفلوکساسین 19 بیمار (95%) به درمان پاسخ دادند. درطی درمان عارضه خاصی گزارش نشد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به تاثیر درمانی و عوارض مشابه دو دارو و دردسترس و ارزان بودن قطره جنتامایسین، این دارو برای درمان اوتیت چرکی مزمن گوش میانی توصیه شده و بهتر است از سیپروفلوکساسین موضعی برای موارد پیشرفته تر و مقاوم بیماری استفاده شود.
    کلیدواژگان: اوتیت چرکی مزمن گوش میانی، سیپروفلوکساسین، جنتامایسین
  • بررسی تاثیر تحریک الکتریکی و وضعیت مفصل زانو بر روی پاسخهای قلبی عروقی در حین ویلچر ارگومتری (مقایسه بین افراد پاراپاژیک و سالم)
    اخوتیان فرشاد، فقیه زاده سقراط، حاج قنبری بهاره صفحه 11
    سابقه و هدف
    ضایعه نخاعی یکی از معضلات و مصیتهای انسان است و رسیدگی به امور این افراد در کشور ما، به لحاظ وجود جانبازان جنگ تحمیلی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف از این مقاله، تعیین تاثیرFNS و وضعیت زانوها بر پارامترهای قلبی - عروقی در معلولین پاراپلژیک و افراد سالم در حین ویلچر ارگومتری می باشد.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق 16 جانباز پاراپلژیک مرد با سطح ضایعه (T8-T12) و 11 مرد سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. تمام افراد رانش صندلی چرخدار را با سرعت یکنواخت و به مدت پنج دقیقه انجام دادند. آزمایشات در سه مرحله، ویلچر ارگومتری در وضعیت فلکسیون زانوها (زانوهای خم)، ویلچر ارگومتری در وضعیت اکستانسیون زانوها (زانوهای صاف) و ویلچر ارگومتری در وضعیت فلکسیون زانوها و همراه با اعمال تحریک الکتریکی عصبی- عضلانی (FNS) در اندام تحتانی صورت پذیرفت. پاسخهای قلبی- عروقی شامل ضربان قلب توسط اسپورت تستر، فشار خون توسط فشار سنج الکتریکی و RPE یا دریافت فرد از شدت ورزش، توسط معیار اندازه گیری بورگ (Borg) اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج تغییرات معنی داری را بین ضربان قلب در سه حالت آزمایش در افراد پاراپلژیک نشان داد بطوریکه تحریک الکتریکی و وضعیت زانوها باعث کاهش ضربان قلب در افراد پاراپلژیک گردید. اما در افراد سالم، هیچ تفاوت معنی داری بین وضعیتهای آزمایش مشاهده نشد. در مورد تغییرات فشار خون (سیستولیک) و RPE در حین ویلچر ارگومتری، در سه حالت مورد آزمایش، در دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: استفاده از FNS و قرار دادن زانوها در وضعیت اکستانسیون در حین فعالیتهای ورزشی می تواند در کاهش ضربان قلب و بهبود وضعیت سیستم قلبی - عروقی افراد پاراپلژیک موثر باشد. لذا در طراحی وسایل کمک حرکتی معلولین مانند صندلی چرخدار، بریس و عصا پیشنهاد می گردد توجه بیشتری به شیوه قرار گرفتن وضعیت اعضا بدن معلول و استفاده از FNS مبذول گردد.
    کلیدواژگان: پاراپلژیک، تحریک الکتریکی عصبی عضلانی دریافت فرد از شدت ورزش، ارگومتری، ویلچر، ضربان قلب
  • بررسی تاثیر جراحی پلکسوس براکیال در بیماران مبتلا به فلج زایمانی
    حسینیان محمدعلی صفحه 12
    سابقه و هدف
    با توجه به وجود مواردی از فلج زایمانی و گزارش از موفقیت درمانی جراحی پلکسوس براکیال، تاثیر این روش جراحی روی نوزادانی که مبتلا به فلج زایمانی بوده و به بیمارستان 15 خرداد و بیمارستانهای خصوصی تهران در سالهای 75-1372 مراجعه کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی روی تعداد 86 بیمار مبتلا به فلج زایمانی انجام گرفت. بیماران به سه گروه تقسیم شدند: گروه اول بیماران بودند که اندیکاسیون جراحی نداشتند و تحت درمان فیزیوتراپی قرار گرفته بودند. گروه دوم بیمارانی بودند که اندیکاسیون جراحی داشتند ولی تحت عمل جراحی قرار نگرفتند و گروه سوم بیمارانی بودند که اندیکاسیون جراحی داشته و تحت عمل جراحی نیز قرار گرفته بودند. بیماران حداقل 5 سال پیگیری شده و نتیجه درمان مطابق تقسیم بندی Mallet ارایه گردید.
    یافته ها
    از 86 بیماری که مورد بررسی قرار گرفتند، 44 بیمار در گروه اول، 24 بیمار در گروه دوم و 18 بیمار در گروه سوم قرار گرفتند. نتیجه درمان در گروه اول 100% عالی، گروه دوم صفر درصد و در گروه سوم 77.8% عالی بود (P<0.0001).
    نتیجه گیری و توصیه ها: انجام عمل جراحی روی پلکسوس براکیال در نوزاد مبتلا به فلج زایمانی که اندیکاسیون عمل دارند، توصیه می شود.
    کلیدواژگان: پلکسوس براکیال، فلج پلکسوس براکیال، فلج زایمانی، درمان جراحی فلج زایمانی
  • بررسی تاثیر هورمون درمانی جایگزین بر سطح لیپیدهای سرم زنان یائسه
    پازنده فرزانه، لطیفیان میترا، زاده مدرس شهرزاد صفحه 14
    سابقه و هدف
    با توجه به عوارض ناشی از افزایش سطح چربی های خون و بالا بودن آن در زنان یائسه و همچنین وجود تناقضاتی درباره تاثیر هورمون درمانی بر سطح لیپیدها، این مطالعه به منظور تعیین تاثیر هورمون درمانی جایگزین بر سطح لیپیدهای سرم زنان مراجعه کننده به بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 78-77 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد روی 40 زن یائسه انجام گرفت. شرایط ورود به مطالعه به صورت زیر بود: عدم چاقی (BMI کمتر از 30)، وجود رحم سالم، فشار خون کمتر از 160.90 میلی متر جیوه، عدم وجود بیماری هایی نظیر دیابت، هیپوتیروییدی، نارسایی کلیه، بیماری حاد کبدی و سابقه سرطان پستان و همچنین عدم وجود منعی برای مصرف استروژن. از بیماران 8 سی سی خون جهت انجام آزمایشات FSH، FBS، تستهای کبدی، تری گلیسرید، کلسترول، HDL وLDL اخذ گردید. آزمایش FSH به روش ایمونواسی و آزمایشات لیپید خون به روش آنزیماتیک انجام گرفت. هورمون درمانی جایگزین شامل استروژن کنژوگه به میزان 0.625 mg در روزهای اول تا 25 سیکل به همراه مدروکسی پروژسترون استات به میزان 10 mg از روزهای 25-15 به مدت 3 ماه تجویز گردید. سپس 3 cc خون از نمونه ها اخذ و آزمایشات چربی خون تکرار شد و نتایج آن با آزمایشات قبل از هورمون درمانی مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین سنی نمونه ها 53.9±2.83 و سن یائسگی 51.9±1.45 بود. کلسترول سرم قبل از درمان 197.4±37.9 و بعد از درمان 162.4±31.5 میلی گرم در دسی لیتر بود که به میزان 17% کاهش نشان می دهد (p<0.001). میزان HDL افراد قبل از درمان 50.3±12.2 و پس از درمان 57.8±14.5 میلی گرم در دسی لیتر بود. درصد تغییرات HDL سرم نشانگر 14.91% افزایش پس از درمان است(P<0.001). میانگین LDL سرم قبل از درمان 124.5±44.5 و بعد از درمان 97.8±34.3 میلی گرم در دسی لیتر می باشد که کاهش 21.4% را نشان می دهد. میزان تری گلیسرید قبل بعد از درمان به ترتیب 163.4±55.98 و 147.7±52.47 میلی گرم در دسی لیتر می باشد. میانگین این تغییرات نشانگر 9.56% کاهش سطح تری گلیسیرید سرم می باشد (p<0.001).
    نتیجه گیری و توصیه ها: هورمون درمانی باعث کاهش سطح چربی های سرم زنان یائسه گردید. توصیه می شود تحقیقی در زمینه هورمون درمانی در زنان یائسه مبتلا به هیپرلیپیدمی انجام گردد.
    کلیدواژگان: هورمون درمانی، لیپیدهای سرم
  • بررسی رابطه هپاتیت C با کهیر
    طوسی پرویز، رحمتی رودسری محمد، گچکار لطیف صفحه 16
    سابقه و هدف
    کهیر عبارتست از تورم گذرا و اریتماتو یا ادماتوی درم یا بافت زیر جلدی. آنژیوادما نیز مانند کهیر بوده اما تورم آن وسیعتر است و بافت زیر جلدی را درگیر می کند. از نظر بالینی ضایعات تیپیک کهیر بصورت پاپولها یا پلاکهای اریتماتو و گذرایی هستند که اندازه آنها می تواند از نوک سوزن تا چند سانتی متر متغیر باشد. بدین منظور ارتباط بین هپاتیت C و کهیر در بیماران مبتلا به کهیر مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان لقمان حکیم، مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    53 بیمار کهیری با 53 بیمار پوستی که بیماری غیر از کهیر داشته و بعنوان گروه شاهد در نظر گرفته شده بودند، دراین طرح وارد شدند. دو گروه از نظر سن، جنس و شغل همانند سازی شده بودند. بیماران بطور sequentional-randomized در این طرح وارد شدند. تستهای عملکردی کبدی (LFT) و HCV-Antiboy در همه این بیماران انجام شد.
    یافته ها
    در هیچ کدام از بیماران کهیری و یا افراد گروه شاهد، HCV-Antibody مثبت نبود. در دو مورد از بیماران کهیری (3.77%) وچهار مورد از گروه شاهد (7.54%)، تستهای عملکردی کبدی غیر طبیعی بودند. با آزمون دقیق فیشر چنین اختلافی معنی دار نبود. با این یافته ها هیچگونه ارتباطی بین کهیر و هپاتیت C یافت نشد.
    کلیدواژگان: کهیر، آنژیوادما، هپاتیت C
  • بررسی شیوع چاقی و توزیع چربی و عوامل موثر بر آنها در کارکنان زن دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، 1378
    کاویان فروغ، کیمیاگر مسعود، گلستان بنفشه، هوشیار راد آناهیتا صفحه 17
    سابقه و هدف
    نظر به وجود گزارشهای مبنی بر شیوع بالای چاقی و اضافه وزن در ایران و بخصوص در میان زنان و با توجه به ارتباط این عارضه با تغییر شیوه زندگی و تغییر ساختارهای شغلی و اجتماعی و فقدان اطلاعات کافی در این زمینه این تحقیق با هدف تعیین شیوع چاقی و توزیع چربی و عوامل موثر بر آنها در کارکنان زن دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1378 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی، 503 نفر از کارکنان 45-25 ساله دانشگاه، از طریق نمونه گیری خوشه ایو به روش تصادفی انتخاب شدند. اندازه گیری های تن سنجی شامل: وزن، قد، دور کمر و دور باسن انجام شد.BMI 25 تا 30 بعنوان اضافه وزن و BMI بزرگتر یا مساوی 30 بعنوان چاقی در نظر گرفته شد. همچنین WHR بالاتر از 0.8 بعنوان چاقی شکمی در نظر گرفته شد. سن، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، استعمال سیگار، تعداد تولدهای زنده، مصرف قرص ضد بارداری، سن اولین زایمان، تعداد وعده ها و میان وعده ها، تکرر مصرف مواد غذایی و فعالیت بدنی بررسی و ثبت شد.
    یافته ها
    میانگین BMI در افراد مورد مطالعه 25.3±4 بود. 39 درصد زنان اضافه وزن داشته و 11 درصد آنها به چاقی مبتلا بودند. میانگین WHR،0.84±0.08 بود و 71 درصد نمونه ها از چاقی شکمی رنج می بردند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: آنالیز رگرسیون چندگانه مشخص نمود که مهمترین عوامل موثر در BMI، عبارتند از: سن، وضعیت تاهل، تعداد وعده ها و میان وعده ها، فعالیت بدنی و تکرر مصرف گوشت و چربی. نمایه توده بدن، سن و تحصیلات مهمترین عوامل موثر در WHR می باشند. شیوع بالای چاقی در جامعه وجود دارد. با توجه به تاثیر عوامل محیطی و شیوه زندگی، اقدامات لازم برای کاهش آن توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: توزیع چربی، دریافت غذایی، فعالیت بدنی، استعمال سیگار
  • بررسی اپیدمیولوژیک عفونت های انگلی روده ای در فروشندگان مواد غذایی شهرستان سنندج، 1376
    امین زاده زهره، افراسیابیان شهلا، گچکار لطیف صفحه 19
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت انگل روده ای در بهداشت فردی و اجتماعی و نقش عرضه کنندگان مواد غذایی در انتشار آنها و نیز با توجه به شیوع متفاوت آلودگی در مناطق مختلف کشور و عدم آگاهی از میزان آلودگی در شهرستان سنندج، مطالعه حاضر در سال 1376 در این شهرستان انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    روش تحقیق توصیفی و تکنیک مطالعه مصاحبه - مشاهده بود، که بر روی 60 نفر از فروشندگان مواد غذایی شهرستان سنندج که جهت دریافت کارت تندرستی در ماه های مرداد و شهریور 1376 مراجعه نموده بودند، انجام شد. نمونه گیری آزمایش مدفوع در سه نوبت و سه زمان متفاوت انجام گرفت. نمونه بلافاصله به آزمایشگاه مرکزی شهرستان سنندج فرستاده و با استفاده از روش آزمایشگاهی دید مستقیم مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    252 مرد و 8 زن مورد مطالعه قرار گرفتند. میانگین سنی شرکت کنندگان 40.17±15.79 سال بود و آلودگی در 33.8% افراد مورد مطالعه گزارش گردید. شایعترین انگلهای آلوده کننده عبارت بودند از: آسکاریس (23.5%)، ژیاردیا (5.8%)، آنتاموبا هیستولیتیکا (1.9%)، آنتاموباکلی (3.7%)، بلاستوسیس هومنیس (0.8%)، یدامبا بوتچلی (3.2%)، همونولیپس نانا (1.2%) و تریکوسفال (0.4%). بیشترین درصد آلودگی در گروه سنی 24-15 سال و کمترین درصد آلودگی در افراد بالای 44 سال مشاهده گردید. میزان آلودگی به انگل آسکاریس و ژیاردیا در گروه سنی 24-15 سال بیشتر از گروه های سنی دیگر بود. رابطه معنی داری بین سطح سواد و آلودگی به انگل بدست نیامد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: تحقیق نشان داد آلودگی به انگل روده ای بویژه آسکاریس در جامعه مورد بررسی شیوع بالایی دارد و ضروری است واحدهای بهداشت محیط و حرفه ای و واحد آموزش بهداشت و... درزمینه شناخت واحدهای صنفی با عدم رعایت استانداردهای بهداشتی، آموزش بهداشت، شناسایی افراد آلوده، پیگیری و درمان آنها اقدامات مقتضی را صورت دهند.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، انگلهای روده ای، سنندج
  • اپیدمیولوژی در رفتگی زانو در مراجعین به بیمارستان طالقانی، 80-1368
    بدیع زاده کامران، سرمدی هاله، ولایی ناصر صفحه 20
    سابقه و هدف
    با توجه به مراجعه بیماران با در رفتگی زانو و نتایج متفاوت در خصوص میزان موفقیت درمان و به منظور تعیین اپیدمیولوژی دررفتگی زانو، این تحقیق روی مراجعین به بیمارستان آیت الله طالقانی طی سالهای 80-1368 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مطالعه داده های موجود انجام گرفت. پرونده بیماران از بایگانی خارج و مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات فردی بیماران، نوع درمان، مدت پیگری و نتیجه درمان بررسی و ثبت گردید. در پایان نتایج با استفاده از آمار توصیفی ارایه شد.
    یافته ها
    25 پرونده واجد شرایط، متعلق به 24 مرد و 1 زن، با میانگین سنی 35±13 سال بررسی شد. وسایل نقلیه موتوری در 60% موارد عامل ایجاد تروما بود. در 52% بیماران در فاصله کمتر از 5 ساعت جااندازی زانو انجام شد. در 48% بیماران ترومای شریان پوپلیته وجود داشت که در 58% آنان گرافت ورید صافن انجام شد و 25% موارد منجر به آمپوتاسیون گردید. در 48% موارد درمان بصورت جااندازی اورژانس و آتل گیری بود که در 64% موارد جااندازی دررفتگی، بازسازی لیگامانی و ترمیم کپسول و منیسک توسط پزشک متخصص ارتوپدی انجام پذیرفت. 7 بیمار (36%) صدمه موقت عصب پرونئال داشتند، در 28% این بیماران زمان برگشت و ترمیم عصب 5±3 ماه بود. در 48% موارد نیز آسیب عصب همراه با شکستگی پروگزیمال و دیستال فمور و تیبیا بود. دررفتگی خلفی در 32% موارد گزارش شد که این نوع دررفتگی در 46% بیماران با ترومای شریان پوپلیته همراه بود و در 20% موارد دررفتگی به صورت زانوی شناور بود. رادیوگرافی در 80% موارد دررفتگی را تشخیص داد. در 36% موارد ترومای شریانی با آرتریوگرافی وexploration جراحی به طور قطعی تشخیص داده شد. در 24% موارد درمان مجدد انجام گرفت. در 88% بیماران میزان حرکتی اندام تا 104±4.7 درجه حفظ شد. در کل، 12% موارد به آمپوتاسیون انجامید که همگی دارای (Mangled extreimity severity score) MESS بیشتر از 7 بودند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: میزان شیوع دررفتگی به مراتب از آمار مشابه بیشتر بوده و مهمترین عامل دررفتگی تصادف با وسیله نقلیه موتوری بوده است. تسریع در آغاز درمان، وجود بخش جراحی عروق و پیگیری دقیق موجب افزایش موفقیت درمان در این بیماران می شود. تحقیق برای بررسی علل بوجود آورنده و تحقیقات تجربی برای کاهش موارد دررفتگی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، دررفتگی زانو، آمپوتاسیون
  • آناستوموز تلسکوپیک درشریانهای متوسط و بزرگ
    پیروی حبیب الله صفحه 21
    سابقه و هدف
    آناستوموز عروق به روش انتها به انتها از یک سو نیاز به مهارت جراح دارد و از سوی دیگر زمان زیادی می طلبد. به منظور کاهش زمان آناستوموز و سهولت در انجام آن، لورتیزن آناستوموز تلسکوپیک با بخیه های خارجی را طراحی نمود. به دلیل عوارض آن در عروق بزرگ و متوسط، این روش صرفا در آناستوموز عروق کوچک توصیه شده و در جراحی های میکروسکوپیک به کار رفته است.
    مواد و روش ها
    18 مورد شریان کاروتید گوسفند قطع گردید و آناستوموز تلسکوپیک به روش ثابت نمودن دو نقطه از لبه پروگزیمال در داخل قسمت دیستال انجام شد. در روزهای 21،7،3و 56، هر یک سه کاروتید از محل شروع تا دو شاخه شدن آن خارج و جهت بررسی میکروسکوپیک ارسال گردید. 5 کاروتید نیز در روز 90 بعد از آناستوموز خارج و جهت پاتولوژی فرستاده شد.
    یافته ها
    جریان خون در تمامی موارد بلافاصله پس از آناستوموز برقرار گردید و نبض شریانی احساس شد. در هیچکدام آنورسیم کاذب و حقیقی مشهود نبود. جریان خون تا به هنگام خروج نمونه جهت بررسی آسیب شناسی، برقرار بود و در لمس تنزیل حس نشد. در بررسی میکروسکوپیک هیپرپلازی انتیمای پروگزیمال از روز 3 تا روز 56 یافته غالب بود، اما تنگی مشاهده نشد. در روز 90 این هیپرپلازی کاهش واضحی داشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: با این روش زمان آناستوموز کاروتید که به طور متوسط 30 دقیقه طول می کشد به کمتر از 3 دقیقه کاهش می یابد. این روش از زمان ایسکمی گرم می کاهد و به عنوان روش ایده آل در پیوند اعضا مطرح می گردد.
    کلیدواژگان: آناستوموز تلسکوپیک، شریان، کاروتید
  • بررسی شیوع و عوامل مرتبط با شکستگی کلاویکول حین تولد بیمارستان مهدیه، 78-1375
    کیمیایی پریچهر، پیری سولماز، یحیایی منصوره صفحه 23
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع متفاوت شکستگی کلاویکول حین تولد در مطالعات مختلف و عوامل موثر بر این عارضه و به منظور بررسی شیوع و عوامل مرتبط با شکستگی کلاویکول حین تولد، این تحقیق در سالهای 78-1375 در بیمارستان مهدیه تهران، انجام گرفت.
    مواد وروش ها
    این تحقیق به روش بررسی داده های موجود انجام شد. تعداد زایمانها مشخص گردید و پرونده کلیه موارد منجر به شکستگی کلاویکول با تایید رادیوگرافیک و نیز پرونده نوزادان متولد شده قبل و بعد از موارد شکستگی از بایگانی مدارک پزشکی خارج و اطلاعات مربوط به سن، گراویتی، پاریتی، نژاد، جنس نوزاد، ماکروزومی، استفاده از اکسی توسین، بکارگیری مانورهای زایمانی، استفاده از وسیله برای زایمان، وجود مکونیوم، دیستوشی شانه و آپگار دقیقه اول و پنجم کمتر از 8 نوزادان دو گروه تعیین و تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 27678 نوزاد متولد شده طی سالهای مورد مطالعه، 56 مورد (2.02 در هزار تولد زنده) دچار شکستگی کلاویکول شده بودند که همگی طی زایمان واژینال رخ داده بود. 133 نوزاد بدون شکستگی نیز بررسی شدند. سن مادر، گراویتی، پاریتی، نژاد، جنس نوزاد، استفاده از سنتوسینون، وجود مکونیوم، آپگار دقیقه پنجم کمتر از 8 از نظر آماری در دو گروه تفاوتی شدند. دیستوشی شانه، ماکروزومی، استفاده از مانورهای زایمانی، استفاده از وسیله برای زایمان، آپگار دقیقه اول کمتر از 8 و فلج براکیال به لحاظ آماری در دو گروه متفاوت بود. در 39 نوزاد دارای شکستگی (70%) هیچیک از عوامل موثر مورد بررسی وجود نداشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: شیوع شکستگی کلاویکول در مطالعه ما در حد متعارف بود. اگر چه دیستوشی شانه، ماکروزومی، زایمانهای با وسیله و استفاده از مانورهای زایمانی و آپگار دقیقه اول کمتر از 8 فاکتورهای خطر در شکستگی کلاویکول هستند، این شکستگی ها در اکثریت موارد بدون هیچ گونه فاکتور خطر و در طی یک زایمان بدون مشکل رخ می دهند. بنظر می رسد مطالعه روی عوامل دیگری مثل زایمان بسیار سریع یا سطح تجربه عامل زایمان و غیره بتواند علت موارد توجیه نشده شکستگی را تا حدی روشن نماید.
    کلیدواژگان: شکستگی کلاویکول، دیستوشی شانه، ماکروزومی